32ـ راز پوشى در كارها عليكـم فى اموركـم بالكتمان فـى امور الدين و الدنيا فانه روى (( ان الاذاعه كفر)) و روى (المذيع و القاتل شريكان) و روى (ما تكتمه مـن عدوك فلا يقف عليه وليك).(32) بـر شمـا بـاد به راز پـوشـى در كـارهـاتـان در امـور ديـن و دنيـا. روايت شده كه (افشاگرى كفر است) و روايت شده (( كسى كه افشاى اسرار مـى كند با قاتل شـريك است)) و روايت شـده كه (( هـر چه از دشمـن پنهان مـى دارى, دوست توهم بر آن آگاهى نيابد)). 33ـ پيمان شكنى و حيله گرى لا يعدم المـرء دائره السـوء مع نكث الصفقه , و لا يعدم تعجيل العقــوبه مع ادراء البغى.(33) آدمى نمى تـواند از گردابهاى گرفتارى با پيمان شكنى رهايى يابد, و از چنگال عقـوبت رهـايـى نـدارد كسـى كه بـا حيله به ستمگـرى مـى پــردازد. 34ـ برخورد مناسب با چهار گروه اصحب السلطان بـالحذر, و الصـديق بـالتـواضع,والعدو بـالتحـــرز و العامه بالبشـر.(34) با سلطان و زمامـدار با تـرس و احتياط همراهى كن , وبا دوست با تواضع و با دشمـن بـا احتيـاط, و بـا مـردم بـا روى خـوش . 35ـ رضايت به رزق اندك من رضى عن الله تعالى بالقليل من الرزق رضى الله منه بالقليل من العمل(35) هر كـس به رزق و روزى كم از خدا راضى باشد, خداونداز عمل كم او راضى باشد. 36ـ عقل و ادب العقل حباء مـن الله,والادب كلفه فمن تكلف الادب قدر عليه, و مـن تكلف العقل لـم يزدد بذلك الا جهلا.(36) عقل , عطيه و بخششى است از جانب خدا, و ادب داشتن, تحمل يك مشقت است, و هر كـس با زحمت ادب را نگهدارد, قادر بر آن مى شود, اما هر كه به زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بـرجهل او افزوده نمـى شود. 37ـ پاداش تلاشگر ان الذى يطلب من فضل يكف به عياله اعظم اجرا من المجاهد فى سبيل الله.(37) به راستى كسى كه در پى افزايش رزق و روزى است تا با آن خانواده خود رااداره كنـد, پـاداشـش از مجـاهـد در راه خـدا بيشتر است. 38ـ به پنج كس اميد نداشته باش خمـس مـن لـم تكـن فيه فلاتـرجـوه لشـىء مـن الـدنيـا و الاخـره: من لم تعرف الوثاقه فى ارومته,و الكرم فى طباعه, والرصانه فى خلقه, والنبل فى نفسه و لمخافه لربه .(38) پنج چيز است كه در هر كس نباشد اميد چيزى از دنيا و آخرت به او نداشته باش: 1ـ كسى كه درنهادش اعتماد نبينى. 2ـ و كسى كه در سرشتـش كرم نيابـى, 3ـ و كسـى كه در آفرينشـش استـوارى نبينى, 4ـ و كسى كه در نفسش نجابت نيابى, 5ـ و كسى كه از خدايش ترسناك نباشد. 39ـ پيروزى عفو و گذشت مـا التقت فئتـان قط الا نصـر اعظمهمـا عفـوا.(39) گروه با هم رو به رو نمى شوند , مگر اين كه نصرت و پيروزى با گروهى است كه عفو و بخشش بيشترى داشته باشد. 40ـ عمل صالح و دوستى آل محمد لاتدعوا العمـل الصالـح و الاجتهاد : فى العباده اتكالا على حب آل محمد (ص) و لا تدعوا حب آل محمـد(ص) لامرهـم اتكـالا علـى العبـاده فـانـه لايقـبل احـدهـمـا دون الاخر.(40) مبادا اعمال نيك را به اتكاى دوستى آل محمد(ص) رها كنيد , مبادا دوستى آل محمد(ص) را به اتكاى اعمال صالح از دست بدهيد, زيرا هيچ كدام از ايـن دو , به تنهايى پذيرفته نمى شود. پى نوشت ها: 1 ـ اصـول كـافـى, ج 3,ص 339 و تحف العقـــول, ص 442. 2 ـ اصول كافى,ج 4,ص 160. 3 ـ تحف العقول, ص 442. 4 ـ همان, ص 442. 5 ـ همان, ص 442. 6 ـ همان, ص 443. 7 ـ همان, ص 443. 8 ـ همان,ص 443. 9 ـ تحف العقول , 443. 10 ـ تحف العقول, ص 442. 11ـ همان,ص 445. 12ـ همان,ص 445. 13ـ تحف العقول,ص 445. 14ـ اصـول كـافـى , ج 4,ص 214. 15ـ همـان,ص 445. 16ـ تحف العقول,ص 446. 17ـ همان,ص 445. 18ـ همان,ص 448. 19ـ همان,ص 450. 20ـ تحف العقول, ص 450. 21ـ همان, ص 449. 22ـ تحف العقول,ص 445. 23ـ همان,ص 445. 24ـ عيون اخبار الرضا,ج 2,ص 52. 25ـ بحارالانوار, ج 76,ص 152. 26ـ همان,ج 73,ص 373. 27ـ اصلو كافى, ج 3, ص 268. 28ـ بحارالانوار, ج 78,ص 347. 29ـ همان, ج 78,ص 345. 30ـ همان,ج 78,ص 346. 31ـ بحارالانوار,ج78,ص 347. 32ـ همان,ج 78,ص 347. 33ـ همان,ج 78, ص 349. 34ـ بحارالانوار,ج78,ص 356. 35ـ بحـارالانـوار,ج 78,ص 357 36ـ بحـارالانـوار,ج 78,ص 342. 37ـ بحارالانوار,ج 78,ص 339. 38ـ همـان,ج 78, ص339, و تحف العقـول, ص 446. 39ـ همان, ج 78, 339. 40ـ بحار الانوار,ج 78,ص 348.