┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ۱۹ شهریور سال ۹۴ وقتی داشتیم خداحافظی میکردیم تا ما از سوریه برگردیم آقا مصطفی حلقه نقره ای که تازه خریده بودم نگاه کرد و گفت این ست هم داره ؟ گفتم بله حلقه رو از دستم درآورد گذاشت دست خودش و با لبخند همیشگی و پر از محبت گفت رفتی ایران ستش رو برای خودت بخر . گفتم خب دوباره مثل ۷ یا ۸ حلقه قبلی گم میشه گفت نه قول میدم مراقبش باشم . چند روز بعد از برگشت ما به ایران پیام داد و از من پرسید رفتی ست حلقه رو بخری؟ گفتم بله بعد این عکس رو برام فرستاد و نوشت دقت کردی حلقه رو هنوز دارم ،گم نکردم. این عکس برای همه فقط یه عکسه ولی برای من یه نشونه از یه خوش قولی از خوش قولی های همیشه آقا مصطفی ست آقا مصطفی عادت نداشت خیلی قول بده اما اگر میگفت قول میدم من مطمئن بودم۱۰۰ در۱۰۰ انجام میده و اوج خوش قولی آقا مصطفی آنجا بود که بعد از شهادتش وقتی شهید عطایی ساک آقا مصطفی رو آوردند ساک رو که باز کردم دیدم حلقه آقا مصطفی کج شده اما لای وسایل پیچیده شده بود شهید عطایی تعریف کردند شب عملیات حلقه رو از دستش در آورده که نکنه تو عملیات حلقه گم بشه 😭 مصطفی_با_صفا