📖خاطره ✉️ 🌸🌼🍃🌷🍃🌸🍃🌹🍃🌼 به  سردار اباذری پیشنهاد داده بود که کارگروهی تشکیل شود تا جوانانِ دانشجو بیایند و پیشنهادات خود را برای بهبود روندهای آموزشی مطرح کنند. این هدف، دغدغه عباس بود. به فضای آموزشی دانشگاه، نیروی انسانی، اساتید، محتواهای آموزشی، روش‌های تدریس و نحوه برخورد با دانشجویان بسیار می‌اندیشید و نقد داشت. این دغدغه‌های فرهنگی فکرش را مشغول می‌کرد. شاید همین دغدغه‌ها بود که باعث شد سردار با پیشنهادش موافقت کند و کارگروه مشاوران جوان تشکیل شود. دوره دانشجویی‌اش که به پایان رسید، فعالیتش را در این کارگروه آغاز کرد. هدایت کارگروه مشاوران و دبیری نشست‌ها را بر عهده داشت و به شدت پیگیر به ثمر نشستن اهداف این کارگروه بود. طولی نکشید که سردار توانایی‌های مدیریتی عباس را در همین جلسات کشف کرد و او علاوه بر دبیری این کارگروه در دفتر سردار هم مشغول فعالیت شد. کار او از نگاه ما بسیار سنگین و خسته‌کننده بود و ما فکر می‌کردیم که او کم‌تر فرصت فکر کردن پیدا می‌کند . اما هربار که جلسات کارگروه تشکیل می‌شد عباس با دستی پر از پیشنهادات در آن حاضر می‌شد. او همواره حرفی برای گفتن داشت. 🖊مجتبی حسین‌پور-همکار شهید