افکار عمومی و مصالح ملی قربانی بازی‌های سیاسی نشود «افکار عمومی» رکن اصلی قدرت اجتماعی و پشتوانه قابل‌اعتماد قدرت سیاسی است. همه عوامل باید آن را به‌حساب آورند، از بازی با افکار عمومی پرهیز نمایند. بازیگران سیاسی ممکن است در کوتاه‌مدت بتوانند از حربه‌های «فریب، تحریف، فرار» به نفع خویش استفاده کنند اما قطعاً و به‌تدریج و با روند «روشنگری، افشاگری، نقادی» خیلی خود دستشان برای افکار عمومی باز شده و با ادبار مردم مواجه خواهند شد. «مصالح ملی» خط قرمز نظام حکمرانی کشور است که «امام، امت، ساختار نظام حکمرانی» از آن کوتاه نخواهند آمد و همه باید آن را محترم شمرده و در «تسویه‌حساب‌های سیاسی، بازی‌های انتخاباتی، تبرئۀ مطلق نیروهای همسو» از مرز مصالح ملی عبور نکنند. این توصیه برای همه موافقان و منتقدان و طرف‌های مختلف بگومگوی رسانه‌ای مطرح می‌شود. نیروهای انقلابی و ارزشی باید بیش‌ازپیش توجه داشته باشند به همان میزان که «کنش‌ها» ممکن است موجب سوءاستفاده رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای قرار گیرد، «واکنش‌ها» نیز به همان میزان در معرض سوءاستفاده قرار خواهد گرفت. بنابراین در «کنشگری و واکنش» باید ملاحظه «افکار عمومی» و «مصالح ملی» که موضوع این یادداشت است، توسط همه طرف‌ها بشود. از طرفی هرچه جامعه به فضای انتخاباتی نزدیک‌تر می‌شود نقدها و رقابت‌های «درون گفتمانی و برون گفتمانی» شدت بیشتری خواهد گرفت و جاده سیاست ورزی لغزنده‌تر از پیش می‌گردد، چنین روندی باعث می‌شود همه طرف‌های بگومگو وقتی در منطقه لغزنده قرار می‌گیرند باید مراقب لغزندگی و شرایط پسا لغزش باشند. هرگز نباید کسی خود را صد در صد تبرئه و دیگری را صد در صد مقصر بداند. هر کس باید پاسخگوی کنش یا واکنش خویش باشد. در این راستا مدل ارائه‌شده توسط رهبر حکیم انقلاب اسلامی در مواجهه با دیگران «رصد هوشمندانه، حمایت حکیمانه، نقد منصفانه» نقشه راه مطمئن و جامع و هدفمند می‌باشد. نیروهای اصلاح‌طلب در مقطع سرنوشت سازی از حیات سیاسی خویش قرار دارند. آنان باید بدانند افکار عمومی «آگاه، ناظر و داوری امین» است و همه تحرکات و کنش‌ها و واکنش‌ها را در حافظه خویش مرور می‌کند. گرفتن ژست «بیرون قدرت و نقد قدرت» حربه‌ای نخ‌نما در سیاست ورزی «جریان‌ها، عناصر و تئوریسین‌های» اصلاح‌طلب شده است. آنان در 8 سال دولت سازندگی نقش و سهم بزرگی در قدرت اجرایی کشور داشتند، در 8 سال دولت اصلاحات و 8 سال دولت اعتدال حاکمیت مطلق در دستگاه اجرایی جمهوری اسلامی داشته‌اند، یعنی صرف‌نظر از دهه نخست انقلاب، 24 سال اخیر در دولت حضوری فعال و مؤثر داشته‌اند. درحالی‌که اینک کماکان «جریان‌ها، عناصر، تئوریسین‌های» اصلاح‌طلب از ضرورت اصلاح و مردم‌سالاری سخن می‌گویند. عطریانفر می‌گوید مردم حرف نو می‌خواهند و دوسوم مشکلات دولت متعلق به خارج از دولت است، حجاریان خواستار برجام موشکی و مذاکره فوری با آمریکا شده و خواستار این شده است که اپوزیسیون خارج نشین باید سخنگوی اصلاحات در جهان باشند، مرعشی از ورود به مرحله‌ای تازه از روابط بین‌الملل و مذاکره با آمریکا حرف زده، مصطفی درایتی گفته اگر حکومت کاملاً به خواست و مطالبات مردم توجه کند این‌همه مشکلات پیش نمی‌آید، عباس عبدی فساد را غیرقابل مبارزه دانست، اشرف بروجردی از غریب بودن دولت سخن گفته، زیباکلام خواستار برجام 99 و مذاکره فوری با آمریکا شده و ده‌ها مورد مشابه که تیتر اخیر رسانه‌ها گردیده است. درعین‌حال هیچ‌یک حاضر به پاسخگویی 24 سال گذشته خود نیستند، رأی مردم در انتخابات مختلف مجلس و دولت و شورای شهر به اصلاح‌طلبان را فراموش کرده و با فرار به جلو از پاسخگویی طفره می‌روند، دولت که قدرت اجرایی در سراسر کشور و حدود 95 درصد کل بودجه کشور را در اختیار دارد را وادار به پاسخگویی نکرده و سهم خود را بر عهده نمی‌گیرند، این رویه از فقدان «عدالت، انصاف، صلاحیت، اصلاح‌طلبی، مردم‌باوری، قانون مداری و صداقت» آنان حکایت می‌کند. ادامه 👇👇👇 🆔 eitaa.com/sh_tooba