#سبک_زندگی
#کودک_و_نوجوان
#اتل_متل
☀️☀️لپ تاپ داشت گریه می کرد و می گفت: «من اینجا را دوست ندارم. میخواهم بروم توی همان فروشگاه که بودم زندگی کنم.»
او را آقای مهندس از یک فروشگاه خریده بود. چراغ مطالعه چند قدمی جلو رفت و گفت: «ما همه با تو دوست هستیم پس نباید احساس تنهایی و ناراحتی داشته باشی!»
لب تاب گفت: «تو که لب تاب نیستی. من دوست دارم اینجا پر از لب تاب و کامپیوتر باشد.»
کیف چرمی آقای مهندس گفت: «خب ما هیچ کدام مان به هم شباهت نداریم؛ اما با هم دوست و مهربان هستیم.»
شب شد. همه خوابیدند؛ لب تاب به خواب نرفت. اول صبح، آقای مهندس او را به اداره خود برد. لب تاب توی اداره هم غر زد و با کسی دوست نشد. کمی که گذشت دید فایده ای ندارد. بقیه ی وسایل اتاق مهندس با هم دوست بودند. گل میگفتند و گل می شنیدند. اما او تنها بود. لوستر اتاق او راصدا زد.لب تاب سربلند کرد. لوستر گفت: «به به چه لب تاب بانمکی. لطفا اخم نکن و بخند.» لب تاب خندید و جواب داد: «شما چه همنشینهای مهربانی هستید.»
🌼🌼پیامبر(ص) فرمود: همنشین خوب بهتر از تنهایی است.
✍🏼اتل متل گل و قند/مجید ملامحمدی/ انتشارات بهار دلها
💠کانال آستان مقدس امامزاده شاهرضا (علیهالسلام)
🆔️
@shaahreza_ir