🔹از استادکار تا فوق لیسانس...
🔺قدیمالایام در اروپا-همچون همه جای عالم- اصناف شاگردپروری میکردند. از آهنگر تا بافنده اجازه داشتند چند شاگرد به صورت محدود داشته باشند. این شاگردها معمولا ۷ سال زیر نظر استاد فنآموزی کرده و به مقام استادکاری میرسیدند.
🔺کم کم اصناف متشکل شدند و شاگردپروری هم نظم و نسق یافت. صنایع که متشکل شدند، اصول و قواعد شاگردپروری هم مدون شد و بازه زمانی ۷ ساله برای استادکار شدن شاگردان حالت رسمیتری یافت. برای این نظام آموزشی نام University انتخاب شد و درجه Master of Arts یا همان استادکار به کسی داده شد که زیر نظر یک استاد واجد شرایط، هفت سال کار میکرد.
🔺امروز در جامعه ما University دانشگاه است و درجه MA همان فوق لیسانس. اسامی همان است اما آن رابطه استاد-شاگردی و نظام آموزشی به کل دگرگون شده است. اساسا دانشجو هیچ نسبتی با کار ندارد که استادکار شود. طنز تلخی است که دانشگاهی که اصناف و صنایع بنا کرده بودند تا حرفه خود را به کارآموزان منتقل کنند، امروز بزرگترین مسئلهاش عدم ارتباط با صنعت است!
🔺اغلب کسانی که مدرک فوق لیسانس میگیرند، نه تنها استادکار نیستند، بلکه اگر وارد حرفهای شوند، باید نزد استاد واقعی مدتی کارآموزی کنند تا بتوانند کاری انجام دهند. یعنی پس از اخذ مدرک از دانشگاه، باید تازه وارد همان یونیورسیتی واقعی شوند که قدیم وجود داشت، وگرنه کاری از عهدهشان برنمیآید.
🔺هیچ اشکالی ندارد که ما از این وابستگی به مسیر رها شویم، تعلق به نظامات کمخاصیت آموزشی کنونی را بشکنیم و طرحی نو دراندازیم تا یک رابطه استاد-شاگردی واقعی در صنایع شکل بگیرد و "فوق لیسانسی"ی که تحویل جامعه میدهیم واقعا "استادکار" باشد.
#سید_یاسر_جبراییلی
🌺🇮🇷
@shabnamshabna