تعزیه اشرافی برای عدالت و جمهوریت - ۱
تصویر هیجانانگیزی است آن هنگام که مردم برای بیعت، به خانه امیر مومنان(ع) هجوم بردهاند. مردم و بزرگان قوم التماس میکنند اما امام امتناع میورزد.
درت با همه دل ربایی، به پای تو افتد و تو بیاعتنا، رو برگردانی و بگویی من وزیر امیر شما باشم، بهتر است که امیر شما باشم. اصرار کنند و تو افقی انباشته از تلاطم حوادث را یادآور شوی و بگویی من اگر بپذیرم، شما را چون دیگ جوشان، زیر و رو میکنم تا شایستگان فراز آیند و بیصلاحیتها پایین کشیده شوند؛ شما را غربال میکنم و بیتالمال را ولو کابین زنان شده باشد، پس میگیرم.
آخر سر هم که تسلیم خواست عامه شدی، تعهدی بزرگ را یاد همه بیاوری. «به خدايى كه دانه را شکافت و جان را آفريد، اگر حضور حاضران نبود، و ياریگران، حجت بر من تمام نمى کردند، و خدا از عالمان پیمان نگرفته بود تا بر سیری ستمگر و گرسنگی ستمديدگان تاب و قرار نداشته باشند، رشته اين كار را از دست مىگذاشتم و مىديديد كه دنياى شما را به چيزى نمىشمارم و حكومت را پشيزى ارزش نمىگذارم».
تصاویر هیجانانگیزی است عطش و شیدایی مردمی که به بیعت آمدهاند: «دستم را برای بیعت گشوديد، بازش داشتم، و آن را كشيديد، نگاهش داشتم. سپس بر من هجوم آورديد؛ همچون شتران تشنه كه روز آب خوردن به آبگيرهاى خود درآيند -و دوش و بر هم را بسايند- چندان كه از هجوم مردمان، بند پاى افزار بريد، و ردا افتاد، و ناتوان پامال گرديد و خشنودى مردم در بيعت بدانجا رسيد كه خردسال، شادمان بود و سالخورده، لرزان بدانجا روان، و بيمار -براى بيعت- خود را برپا مىداشت، و دختران جوان، سر برهنه دوان». (خطبه 229 نهجالبلاغه)
اما به چند ماه نکشید که تصاویر پرهیجان دیگری خلق شد؛ این بار به غایت تلخ. از یک سو اردوگاه شام وعوامل آنها در پایتخت (مروانیان) و از طرف دیگر برخی صحابی پیامبر(ص) که با امیر مومنان(ع) بیعت کرده بودند، و بعدها سران خوارج، از چند جبهه، طلبکار «عدالت» شدند! امام را متهم کردند و گروههایی از مردم را در کوران فتنهها فریفتند.
اشرافیت اموی، هنگامی که توانست اصحاباشرافیتزده پیامبر(ص) را به صف کند و سپس، سران فاسد خوارج -اشعث بن قیس و دیگران- را بخرد، کار برای امیر مومنان دشوار شد. سربازگیری شدگان، خود را عدالتخواه جا میزدند و امام را نقطه مقابل عدالت معرفی میکردند؛ بنابراین ولایتش را هم زیر سؤال میبردند. اصلا آن تشکیک، برای کند کردن شمشیر ولیّ خدا بود...
🔻ادامه دارد🔻
#محمد_ایمانی
🌺🇮🇷
@shabnamshabna