🖤⚘ مرو مرو فاطمه جان ⚘🖤
فاطمه جان نرو مرا یکّه و بینوا نکن
میانِ خیلِ دشمنان قدِّ مرا عصا نکن
تو را بجانِ زینبم مرو مرا رها نکن
اینهمه درد و غصّه را برایِ من روا نکن
من به فدایِ مهرِ تو شامِ مرا عزا نکن
مکّه سرایِ ماتم و غرقِ نوایِ فاطمه
مدینه غم گرفته در حال و هوایِ فاطمه
بسر گرفته مرتضی شالِ عزایِ فاطمه
گرفته بیرقِ سیه صحن و سرایِ فاطمه
دُختِ رسولِ مدنی ، اینهمه التجا نکن
جانِ علی بدون تو فقیر و زار و مضطرم
یگانه یاورم تویی ،مرو انیس و دلبرم
مادرِ بچّه هایِ من نگر به چشمانِ تَرَم
مرو که با رفتنِ تو ،بدونِ یار و یاورم
نزن به جانِ من شرر، شور و نوا بپا نکن
ببین علی بدونِ تو بی پر و بال و در بدر
شیرِ خدا فخرِ بشر،خانه نشین و خونجگر
صاحبِ تیغ ذوالفقارگرفته دستش به کمر
مانده چه باید بکند یک تنه هنگامِ سحر
همسرِ با وفایِ من گریه ی بی صدا نکن
چگونه زندگی کنم بدون تو در این سرا
مرو بخاطرِ علی (ع) به زینبین و هل اتا
علی چگونه سر کند بی تو در این دارِ فنا
مرو مرا رها نکن در این سرایِ بی وفا
مرو مرو فاطمه جان مرا ز خود جدا نکن
بعدِ تو رازِ دلِ خود با چه کسی صلا کنم
چگونه مدفنِ تو را از همه در خفا کنم
چگونه پیشِ بچه ها گریه ی بیصدا کنم
چگونه حجِ عُمرِه و مناسکِ صفا کنم
مرا به داغِ هجرِ خود بسته و مبتلا نکن
تو میروی و بعداز این علی غریب و بینوا
بدون تو سرایِ من شود بدون اقربا
از دلِ خسته ی علی جز تو نباشد آشنا
کسی برایِ من نشد مثل تو یارِ با وفا
یاورِ با وفایِ من بر دلِ من جفا نکن!
eitaa.com/shaer_khamosh