بعد از حسین، عشق پریشان زینب است
غم، غصه، سوز حادثه مهمان زینب است
از روی نی چو آیهی تطهیر تا سحر
یک حنجر بریده غزل خوان زینب است
داغ خرابه سخت تر از داغ باغ بود
چون غنچهی سه سالهی گلدان زینب است
زهرا صفت چو شیر فقط خطبهای غیور
در کاخ ظلم، مرهم و درمان زینب است
در کوچه های سوز و تب و هجر و عاشقی
صبرم هنوز دست به دامان زینب است
هر سال پای روضهی ارباب عاشقی
چشمم چو ابر، حامل باران زینب است
عمریست قلب خستهی من بیقرار و تنگ
محتاج صحن پاک و شبستان زینب است
بنگر خزان که دود و دم و خاک آسمان
تا روز حشر، از تب طوفان زینب است
#امالبنین_بهرامی
@shaeranehowzavi