چشمهامان خیره بر راه تو مانده ساقیا
عشق میخواهد ببیند روزهای با تو را
فرصتی دیگر نمانده مویمان گشته سپید
روزگار وصل کی میآید ای محبوب ما
با طلوع رویتان، بانگ حیات آید به گوش
زندگی جریان زیبایی است با عشق شما
واژهها دلتنگتر بار غمت را میکشند
شعرها پر گشته از سوز و گداز بیصدا
گرچه پنهانی، ولی اعجازهایت بیحد است
قصهی بغدادی و حلی، نبوده ادعا
بارش لطف تو را هرگز ندیدیم از کسی
بر غم و درد زمین تنها تویی مشکلگشا
ساحل امن دعا تنها پناه شیعه است
در میان موجهای فتنه و رنج و جفا
قلب ما محکمتر از کوه است وقت امتحان
پای ما هرگز نمیلرزد ز مکر اشقیا
شاخسار ظلم، پر بار است از مکر و ستم
حرف مظلومین شده، یابن الحسن آقا بیا
#معصومه_مشهدیزاده
#این_صاحبنا
@shaeranehowzavi