♡﷽♡
#رمان_ضحی♥️
✍بہ قلمِ
#شین_الف🍃
#14
_اینهمه گفتم هدف خلقت امتحانه!
خدا سکوت میکنه تا استعداد ها متبلور بشه چه خوب و چه بد
این چالشیه که حقیقت وجودی موجودات رو برملا میکنه
حقیقتی که البته با کسب آگاهی و پرورش قابل شکل دهیه
خدا باید سکوت کنه تا امتحان شکل بگیره سر جلسه امتحان معلومه مراقب کاری نمیکنه!
همه کارا مال بعد تحویل برگه ست
امتحان...
اصلا اساس خلقت همینه اگر این نظم به هم بخوره هدف میره زیر سوال خدا که مثل انسان هیجان زده نمیشه یهو بزنه بازی رو خراب کنه صبرش زیاده اما در آخر با قدرت تمام حق رو به حق دار میرسونه
اگر خدا که متولی این سیستمه وسطش بزنه خرابش کنه آخه اصلا چه خلقتی بود!
هدف خلقت اینه
_آقا اصلا جهنم خوب واسه ظالما
اما ادیان کلی قوانین دست و پا گیر میذارن بعد میگن هر کی رعایت نکرد جهنم اونم به وحشتناک ترین شکل ممکن این خودش ظلمه که بخاطر یه سری گناه کوچیک کسی بخواد بره جهنم
_آخه مشکل اینجاست که شما تعریف درستی از گناه نداری
اولا خدا چیزی رو گناه نمیدونه مگر اینکه ظلم باشه!
حالا یا ظلم به خودته یا به خداست یا به دیگران خلاصه از صراط عدالت خارج میشی دیگه
تو وقتی دروغ میگی ظلم میکنی وقتی دزدی میکنی ظلم میکنی قتل میکنی ظلم میکنی ربا میگیری ظلم میکنی ربا میدی ظلم میکنی و...
همه گناه ها یه حدی از ظلم رو درون خودشون دارن
و یه چیز دیگه که روح گناهه
روح گناه نافرمانیه تو با هر گناه با نظر خدا مخالفت میکنی مثل کاری که شیطان کرد انگار که میگی خدایا من بیشتر از تو میفهمم طبعا این ظلم به خداست حقی که از آن خدا بود رو مال خودت دونستی
پس بنده ها اگر برن جهنم بابت این گناه بزرگ میرن جهنم:
ظلم...
اما دوز داره دیگه طبعا هر کس به هر اندازه ای که این گناهان رو با خودش داره از جهنم و مواهبش برخوردار میشه!
_جهنم یه مفهوم انتزاعیه اصلا قابل باور نیست منظورم مدلشه
_ کیفیت بهشت و جهنم طبیعتا یه چیزی شبیه باغ های عادی ای که ما دیدیم یا مثلا یه آتیش عادی نیست خیلی متفاوته
بهشت و جهنم هر دو درجات و صفاتی هستن که انسان ها با اعمالشون کسب میکنن یعنی اثر حقیقی اون اعمال اون درجات و صفات بهشتی و جهنمیه
در مورد بهشت یه مثال میزنم درباره جهنم یه مثال دیگه
بهشت جاییه که بدی و شر اصلا نمیتونه واردش بشه
پس طبیعتا هر کس پاک باشه خود بخود وارد میشه و هر کس ناخالصی داره بیرون میمونه مثل غشایی که نفوذ پذیری انتخابی داره
متوجه شدی چی شد؟
این خدا نیست که کسی رو از بهشت محروم میکنه این انسان ها هستن که با ناخالصی هایی که با خودشون آوردن امکان ورود به بهشت رو ندارن
_اون ناخالصی ها چی ان؟
_صفات بد و آثار گناه
گناه مثل رسوب میمونه برای روح سنگین میکنه و جرم میده بهش
روحی که رسوب داشته باشه و صفات بد رو در فرصت دنیا در خودش از بین نبرده باشه، چون بهشت جایگاه سلمه و قراره همه درش در امنیت و آسایش کامل باشن بخاطر حفظ امنیت این فضا و ساکنینش کسانی که ناخالصی دارن نمیتونن واردش بشن
اصلا دست کسی هم نیست در ورودی بهشت مثل XRAY به این مواد حساسه!
این مدل طراحیشه
بهتر بگم همون صفاتی که از ورودی بهشت رد نمیشن همون چیزایی هستن که جهنم به وسیله اونها ادمها رو به سمت خودش میکشه
تصور کن جهنم یه خاصیت مغناطیسی داره که همون رسوبات و صفات رو جذب میکنه
و تو هم همونا رو تو وجودت داری
چه توقعی داری کسب این رسوبات اشتعال زا دیگه اثر حقیقی عملته از خدا چه توقعی داری؟
در واقع تو خودت بهشت و جهنم خودت رو درون خودت میسازی و با خودت میبری و این کیفیت وجود توست که تعیین میکنه باید کجا بری بهشت یا جهنم
کاملا عادلانه
از اول اگر برات مهم باشه که جلوی رشد صفات بد رو بگیری و گناه نکنی خب بهشتی هستی دیگه دلیلی برای نگرانی از وجود جهنم وجود نداره مگه خدا از آدم چی میخواد همون چیزی که در فطرتش هست و خودش هم بهش علاقه داره و براش مفیده
همه ما صفات خوب اخلاقی رو دوست داریم و از رذائل اخلاقی بدمون میاد
ژانت فوری گفت: پس فرق نمیکنه دینت چی باشه همین که آدم خوبی باشی کافیه درسته؟
_همون اول گفتم دین چارچوبه
سیستمی که خوب و بد رو دقیق نشونت میده و تو رو میسازه دینی که این قابلیت رو داره باید پیدا کنی تو میخوای خدا رو درک کنی و بپرستی و رشد کنی باید بهترین وسیله رو در اختیار بگیری کارآمدترینش رو!
همون چیزی که خودش فرستاده خدا هر دینی فرستاده انسان باید تصدیق کنه اخه چرا آدم خوبی باشه ولی ایمان نیاره خب دینم همون اخلاق خوبه دیگه مگه چه فرقی میکنه؟
کتایون با پوزخند گفت: اگر ثابت بشه دینی الهیه همین طوره که تو میگی حتما باید بهش ایمان آورد
بی توجه به کنایه ش توی دفترم سر گردوندم:
خب
آیه 30 درباره خلقت بشر توضیح میده
اینجا میخوام یه کاری بکنیم
داستان خلقت بشر رو که هم در عهد عتیق(تورات) و هم در قرآن نقل شده مقایسه کنیم و بعد یه نتیجه ای بگیریم: