شاهــنامهٔ فردوســی
پادرمیانی#گودرز : سپهدار گودرز نزد شاه رفت و به کاووس کی گفت « #رستم چه کرد که امروز اینگونه کردی؟
ادامه : رستم که سخنان او را شنید گفت « اگر من بترسم همان بهتر که بمیرم » بخاطر این ننگ راهی دربار شاه شد و چو از در وارد شد کیکاووس به پای او بلند شد و پوزش خواست که « تندی من خصلت من است و هر بار پشیمان میشوم.. بخاطر چاره جنگ تو را خواستم و تو در آمدن دیر کردی و خشمگین شدم و تو که ناراحت شدی من هم پشیمان شدم » رستم که سخنان شاه را شنید گفت « جهان برای توست و همه ما کوچک تو هستم ... اکنون امدم تا ببینم چه فرمان میدهی » کاووس پاسخ داد « اکنون جشن میگیریم و فردا به جنگ میرویم » پس مجلس آراستند و تا نیمه شب خوردند و نوشیدند و شادی کردند ... @shah_nameh1