🍃رختها رو گذاشتم تا وقتی از بیرون اومدم بشورم. 🍃وقتی برگشتم دیدم علی از جبهه برگشته و گوشه حیات نشسته  و رختها هم روی طناب پهن شده😳 🍃رفتم پیشش و بهش گفتم: الهی بمیرم مادر، تو با یک دست چطوری این همه لباس رو شستی؟ 🍃گفت: مادر جون اگه دو دست هم نداشتم باز وجدانم قبول نمی کرد من خونه باشم و تو زحمت بکشی.... 🌹شهید علی آقا ماهانی🌹 شهیدی که در خواندن قرآن و نهج البلاغه استاد بود.... ‌🔻گلزار شهــღــدای کرمان @shahadat_arezoomee