حرم‌ حضرت شاهچراغ علیه السلام
تولیت حرم مطهر گفت: اعتقاد به وجود چنین اختیارات گسترده ای برای حاکم اسلامی مبتنی بر فلسفه حکومت در اسلام است. فلسفه اصلی حکومت به سامان رساندن امور عمومی جامعه و به حرکت در آوردن جامعه در مسیر رشد، اخلاق و بندگی خداوند است. حکومتی که می خواهد جامعه را به سامان برساند و به سمت آرمان ها و اهداف بلند انسانی و الهی به پیش ببرد اگر صاحب اختیارات کافی نباشد هرگز قادر نخواهد بود به اهداف بلند خود دست یابد. حکومت باید بتواند جامعه را از بن بست هایی که به طور معمول در جوامع بشری رخ می نمایند خارج کند، از بروز هرج و مرج جلوگیری کند و در حوادث گوناگون طبیعی صاحب ابتکار باشد؛ چنین انتظاری از حکومت آنگاه برآمدنی است که حاکم از اختیارات لازم برای اداره جامعه برخوردار باشد. اگر اختیارات حاکم اسلامی محدود به یک حوزه معین حاکمیتی باشد در این صورت دست حاکم در سایر حوزه بسته خواهد بود و چنین وضعیتی جامعه را از تعادل خارج و به سمت هرج و مرج پیش می برد. لازم به ذکر است در پایان نشست امروز، تعدادی از شرکت کنندگان، سوالات خود را پیرامون مطالب بیان شده، طرح کردند، پاسخ های دکتر کلانتری به این سوالات، به شرح زیر است: سوال ۱: با توجه به اینکه فقها مانند ائمه علیهم السلام معصوم نیستند آیا باید به طور مطلق واجب الاطاعه و لازم الاجرا از فرامین آن ها اطاعت کرد؟ پاسخ: همان طور که پیشتر گفته شد، فلسفه اصلی حکومت به سامان رساندن امور عمومی جامعه در همه ی شئون است. نکته دیگر اینکه؛ اداره هیچ جامعه ای، بدون حکومت، ممکن نیست وگرنه بی ثباتی و هرج و مرج بوجود می آید. در عین حال وقتی دسترسی به انسان معصوم نیست، باز هم از نظر عقلی حتماً حکومت لازم است "لابُدَّ لِلنّاسِ مِن أَمِیرٍ بَرٍّ أَو فاجِرٍ" - مردم به ضرورت، باید حاکمى داشته باشند، نیکوکار باشد و یا بدکار. یعنی اگر حاکمِ عادل نبود، حتی حاکم جائر لازم است، چون نبودنش مساوی با هرج و مرج، ریخته شدن خون مردم، هدررفت مال و ... است. در عصر غیبت برای پاسخ به سوالات و مسائل شرعی از طریق اجتهاد حرکت می کنیم. یعنی مراجعه به منابع اصلی دین و استنباط احکام شریعت. در مورد احکام اجتماعی نیز به فقیه جامع شرایط مراجعه می کنیم. فقیهی که به منابع اولیه دین مراجعه می کند و حکم اسلام را استنباط و ابلاغ می کند، این حجت می شود و باید حتماً اطاعت شود. حجت آن چیزی است که فقیه عادلِ عالم از منابع اولیه دین استنباط کرده و در شئون مختلف جامعه پیش پای ما می گذارد. مثلا می گوید، الان دفاع واجب است، این لازم الاجرا است. فلسفه بعثت انبیاء و حضور انبیاء در زندگی بشر یک چیز است؛ و آن همانا تمام کردن «حجت» برای بشر است. (رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ). امام حسین(ع) با آن شرایط کربلا، چند سخنرانی برای روز عاشورا دارد، ( لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ) برای اینکه حجت باید برای همگان تمام بشود. در همین نظام مقدس جمهوری اسلامی، دلیل اینکه در فتنه ها، همان ابتدا کار را تمام نمی کنند برای این است که هنوز حجت تمام نشده است. باید صبر کرد، تبیین کرد، کتک خورد، شهید داد تا حجت تمام شود. این یک مدل حاکمیت برتر در دنیا است که نمونه ندارد، در برخی مدل های حکومتی در بعضی کشورها که نمونه های آن نیز کم نیستند، مثل رژیم سعودی، با منتقدین به بدترین و غیر انسانی ترین شکل ممکن برخورد می کنند. یا بسیاری از همین کشورهای مدعی حقوق بشر همچون آمریکا. فلسفه اساسی بعثت پیامبران و حاکمیت ائمه معصومین و فقهای عادل، همه برای پیدا کردن حجت است، ما در اداره جامعه اسلامی به دنبال حجت هستیم، فقیه با بهره از مکانیزم های مختلف همچون مراجعه به منابع اصیل اسلام، مشاوره با کارشناسان خبره، یک تصمیم را صادر و آن حکم حکومتی می شود که بین ما و خدا حجت است و لازم الاطاعه و هر کس آن را زیر پا بگذارد، حجت خدا را زیر پا گذاشته و یقینا روز قیامت مشکل پیدا می کند، خود فقیه هم تابع همین است و باید به آن عمل کند.