موضع مرحوم آیت الله منتظری نسبت به ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر:
بر عکس آنچه که در کتاب خاطرات آیت الله منتظری از قول ایشان نوشته شده است: " بعد از آزادی خرمشهر، نیروها بخصوص ارتش انگیزه کمتری برای ادامه جنگ داشتند، چون می گفتند ما تا حالا جنگ کردیم که دشمن را از کشورمان بیرون کنیم ولی حالا اگر بخواهیم در خاک عراق برویم این کشور گشایی است... روی همین اصل هم من همان وقت پیغام دادم که " هر کاری میخواهید بکنید حالا وقتش است و حمله کردن به عراق درست نیست" (کتاب خاطرات آیت الله منتظری صفحه ۵۸۹) با قطعیت صد در صدی عرض می کنم که این ادعا به استناد صراحت تام مطلبی که در بخشی از نامه ۵ صفحه ای مرحوم آیت الله منتظری به امام خمینی آمده است نادرست می باشد. دفتر حضرت امام و در ایام شریف بزرگداشت حادثه عظیم فتح خرمشهرتوجه خوانندگان محترم و پژوهشگران را به این نکته بس مهم جلب می کنم که تاریخ نگارش این نامه ۱۱ اسفند ۱۳۶۱ می باشد، و همانگونه که ملاحظه خواهید فرمود ایشان نه تنها بعد از فتح خرمشهر مخالف ادامه جنگ نبوده است بلکه در بند دوم پیشنهاداتشان در این نامه که ۹ ماه بعد از فتح خرمشهر نوشته شده است به وضوح ضمن انتقاد از مسئولین جنگ بخاطر دست زدن به عملیاتهای کوچک برای تصرف شهرهای غیر مهم عراق، قاطعانه و به عنوان راه حل اساسی جنگ، پیشنهاد حمله به بغداد و تصرف پایتخت عراق را مطرح کرده اند و از اینکه مسئولین جنگ این پیشنهاد ایشان را تا کنون عمل نکرده اند سخت انتقاد نموده اند.
متن و تصویر (دو صفحه اول و صفحه آخر) نامه مرحوم آقای منتظری که مربوط به موضوع این نوشتار می باشد بشرح زیر است :
تاریخ ۱۱/۱۲/۶۱
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مقدس آیة الله العظمی امام خمینی مدّ ظله العالی
پس از سلام بعرض میرساند پس از فتح خرمشهر و بالا رفتن روحیه ملت و نیروهای رزمنده ایران و شکست روحی و روانی ارتش عراق این جانب دو موضوع را مکرراً بحضرات آقایان خامنه ای – هاشمی – سرهنگ شیرازی – محسن رضائی - رفیق دوست تذکر دادم و اصرار کردم و با اینکه همه تصدیق میکردند و می گفتند خوب است، عملاً خلاف آنها انجام شده و متاسفانه مواجه با شکستها و خسارات زیادی شده ایم:
۱ من پیشنهاد کردم در ایران حدود دویست هزار از مردم عراق و اسرای عراقی و مردم عرب خلیج هستند که اغلب آنها مخالف با حزب بعث و صدام می باشند لازم است نیروهای فعال و جوان و مورد اعتماد آنان شناسائی شوند و فوراً در دو سه پادگان و مرکز نظامی در حدود مرز تعلیمات نظامی بآنان داده شود و فرستنده عربی هم در اختیار شان گذاشته شود که ملت و ارتش عراق را برای پیوستن بانها دعوت کنند
و بتدریج جنگ از صورت جنگ ایران و عراق بیرون بیاید و بعنوان جنگ ملت مسلمان عراق با حزب بعث کافر منعکس شود؛ منتها ملت ایران پشتیبان و کمک آنها می باشند،
و بالنتیجه سوژه تبلیغاتی از مرتجعین و افراد احساساتی عرب گرفته میشود و از داخل عراق نیز مخصوصاً بآنها بیشتر می پیوندند
۲ من پیشنهاد میکردم که فی التأخیر آفات، و هر ساعت تاخیر بضرر ما و نفع صدام است؛ اینک که ارتش عراق از ایران اخراج شده و شکست خورده و روحیه خود را از دست داده اند وقت حمله است هرچه زودتر نیروهای سپاه و ارتش و بسیج را جمع آوری و یک حمله بزرگ را آغاز کنید و از فکر بصره و عماره و امثال اینها بیرون روید فرضاً بصره و عماره را هم گرفتید - عراق منهای بصره و عماره هم متصور است – آنچه موجب شکست حزب بعث است حرکت بطرف بغداد است نفس نزدیک شدن به بغداد روحیه آنها را ضعیف و مواجه با شکست و فرار میکند و نزدیکترین راه مندلی بود که میشد از آنجا بطرف بغداد رفت؛ دیدیم که گوش ندادند و هر روز سران ما وقتشان را بمصاحبه های تلویزیونی و وعده ها و تهدیدهای تو خالی و در عین حال مناقشات گروهی گذراندند و با مشاهده قصور ها و مسامحات در جبهه ها چشم پوشی روا میداشتند و مدتها تأخیر انداختند تا صدام خوب مجهز شد و فرصت کانال کشیها و ایجاد موانع مستحکم به او دادند.