#حکایت *اثر ظلم*
در زمان قدیم در منطقه ای قحطی شده بود و فردی گندم ذخیره داشت.
وقتی مردم برای خرید گندم می آمدند هر قیمتی می گفتند،
می گفت:بالاتر،
مثلا می گفتند: 10 درهم،
می گفت: برو بالا!
می گفتند: 15 درهم،
می گفت: برو بالا برو بالا برو بالا.
روزگار گذشت تا اینکه این فرد از ناحیه پا دچار بیماری شد.
وقتی به دکتر مراجعه کرد به خاطر اینکه بیماریش به سایر اعضای بدنش سرایت نکند و او را از پا در نیاورد،
پزشک گفت:باید پایش قطع شود،
وقتی فرد طمع کار و بی انصاف دید ناچار است پایش قطع شود،
گفت:پس از مچ قطع کنید،
طبیب در جواب گفت: برو بالا
گفت از زانو
گفت :نه...برو بالا.
🆔
@ShahidBarzegar65