یک روز محمدرضا، علی‌‌رضا را تهدید کرد و گفت: اگر کوتاه نیای، به بابا میگم توی مدرسه چیکار می‌کنی! آنها کلاس دوم و سوم ابتدایی بودند و من با شنیدن این حرف، کمی نگران شدم.. مدتی بعد، محمدرضا را کشیدم کنار و گفتم: بابا ، علیرضا توی مدرسه چیکار می‌کنه؟ گفت: با پول ‌تو جیبی که بهش میدی، برای بچه‌هایی که خانواده‌‌هاشون فقیرن دفتر و مداد میخره🙂 🎙-به‌روایتِ‌پدر‌ 🕊 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🌺 🇮🇷 🌺჻ᭂ࿐✦ @shahid_amir_haj_amini ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🌺 🇮🇷 🌺჻ᭂ࿐✦