اوایل آشنایی من و محمدرضا،
وقتی دم به دم همدیگر دادیم یادم میآید
که به دلیل تسلط من بر حرفه عکاسی زیاد در این مورد صحبت می کردیم .
محمد به این رشته علاقه داشت و میگفت: به عکاسی علاقه مندم و در مقابل تو هیچ هنری ندارم .
وقتی می دیدم اینطوری مودبانه حرف میزند
و افتاده حال است به شوخی میگفتم:
چقدر مودب هستی آقا جون شهید بازی در نیار .
او جواب می داد: ما هنر شهادت نداریم .
هر بار این این جمله را از او می شنیدم
در دلم نهیبی میزدم و نگاهی به چهره محمد میکردم
و در دلم میگفتم: احساس میکنم تو هنرش را داری .
به خودش هم چند بار گفتم .
جوابش این بود: «من آرزوی شهادت دارم اما خداوند صلاح ما را بهتر میداند.»
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
💛🌿『
@Shahid_dehghann』🌿💛