تماس آخر قبل از سفری برای همیشه....
قراربود آن روز ظهر به خانه برگرده. به دخترش قول داده بود که بره پیشش.
مجبور شد بخاطر کار، اون روز را بمونه.بهم گفت فلانی تلفن کجاس حتما باید باخونه تماس بگیرم وبه دختر وخانمم بگم امروزا موندگارم تا انشاا... کار که تموم شد فردا برم خونه.زنگ زد خونه و باکلی قربون صدقه بهشون قول داد فردا بره خونه چندروزی هم مرخصی بگیره و توی این ایام سوگواری آخرماه صفر پیششون بمونه.....
رفت محلشون...چه رفتنی...چه موندنی....دیگه بابا سرکار نمیره.....
(روایت از همکار شهید مدافع امنیت سرهنگ پاسدار مختار مرشدی در روز حادثه)
تنها کانال رسمی
#شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥
@shahid_javad_mohammadii