📚
#دخترهاباباییاند
🖋به قلم بهزاددانشگر
#پارت_159
« برادر »
وقتی بحث نیامدن جنازه پیش آمد، من چندان تعجب نکردم. خودم فضا را دیده بودم. میدانستم آنجا چنین مسئله هایی پیش میآید. آنجا سرزمینی است که برایت آشنا نیست. خائن زیاد است. دشمن جنازه ها را تله میکند تا اگر کسی به جنازه دست زد، کشته شود. به خانواده مان هم گفتم این طور نیست که جنازه آنجا افتاده باشد و نروند بیاورند. مطمئن باشید اگر بشود، تلاششان را میکنند. منتها راضی نباشید که برای برگشت
جنازه جوادمان، جان چندتا عزیز دیگر از رزمنده ها به خطر بیفتد.
ولی آن روزها حالمان خوب نبود. کارمان این بود که شب ها برویم
کوه سفید، مزار شهدای گمنام. میرفتیم تا سحر میماندیم. رفقا و هیئتی ها هم می آمدند. یا مراسم میگرفتند، یا خودشان دور هم مینشستند به یاد جواد حرف میزدند، خاطره میگفتند و اشک میریختند.
تنها کانال رسمی
#شهید_جواد_محمدی᯽ ⃟ ⃟
┄•୫❥
@shahid_javad_mohammadii