ایشان فکر میکرد که برای حفظ حیثیت، لازم است که لباس یک روحانی و یک مرد محترم پاره و وصله‌دار نباشد؛ لذا هیچوقت عبای وصله‌دار یا حتی عبای متوسط نمیپوشید… اما خیلی از اوقات لباده یا قبایش وصله داشت یا سرآستین‌هایش ریش‌ریش شده بود که مادرم اینها را تو میزد. یعنی پدرم به تجملات، به چیزهایی که جزو ضرورتهای زندگی نیست و نبودنش هیچ صدمه‌ای جز توهم نمیزند، نمیپرداخت. به نظر من این مصداق درست روح قناعت بود. 📖 کتاب «روایت آقا» خاطرات حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) از زندگی پدر 🌐 تنها کانال رسمی ᯽ ⃟ ⃟ ‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎┄•୫❥ @shahid_javad_mohammadii