✨🌼✨🌼✨🌼 🌼✨🌼✨🌼 ✨🌼✨ فصل دوم از کودکی تا شهادت خلیل {به نقل از پدر و مادرشهید} سوغاتی (به نقل از پدر شهید) حدود دو ماه طول کشید تا خلیل از سفر سوریه که سفر دومش بود، برگشت و ما را از آن حالت استرس و نگرانی در آورد. از موقع رفتن تا لحظه برگشتن برای خلیل دعا می کردیم، زیارت عاشورا میخواندیم، نذری می‌دادیم و برای دعا می رفتیم سیدمظفر و طبق سفارش خودش ما به کسی نمی گفتیم که خلیل به سوریه رفته است. وقتی از سوریه برمیگشت کیفش پر از سوغاتی بود. برای من و مادرش تنقلات، مثل آجیل و شکلات می آورد. برای سارا هم اسباب بازی. تسبیح و چفیه هم در سوغاتی هایش برای ما بود. با لبخند کیفش را باز می‌کرد و سوغاتی و هدیه هایی که آورده بود را نشانمان می داد. ✍🏻تدوین و نگارش:حسن آدمی •••••••••✾•🌿🌺🌿•✾•••••••• @shahid_khalil_takhtinezhad •••••••••✾•🌿🌺🌿•✾••••••••