💢 خاطره همرزم شهید بهرام عیسوند رحمانی 🔸یکی از بچه‌های ناب منطقه شهید «بهرام عیسوندرحمانی» معاون گروهان بود؛ هر وقت که صحبت از شهادت می‌شد، می‌گفت: «بهترین جا برای تیر خوردن پیشانی است».این موضوع را از بهرام شنیده بودم. عملیات «والفجر 8» که شروع شد، بهرام در گروهان‌ دیگری بود؛ بعد از اینکه از اروند عبور کردیم، خط دشمن را شکستیم، تا صبح درگیر بودیم؛ خیلی از بچه‌ها شهید شدند، ترکشی هم به گردن من اصابت کرده بود که باعث شد نتوانم گردنم را حرکت دهم، درد داشتم و آن را باندپیچی کردم. 🔸 اوایل صبح شهید «جان‌ محمد جاری» را دیدم که گفت: «می‌دانی بچه‌ها شهید شدند؟» اسامی چند فرمانده گروهان را آورد و بعد گفت بهرام هم شهید شده؛ خیلی ناراحت شدم؛ درد ترکش با شنیدن این خبر بیشتر شد و به اصرار فرمانده به عقب برگشتم. در کنار اروند سوار قایق شدم، دیدم پیکری را می‌خواهند سوار قایق کنند، جان‌محمد گفت: «این شهید را می‌شناسی؟» گفتم: «کیه؟!» گفت: «بهرام».سر شهید را بلند کردم، صورتش گِلی بود، با آب شستم و دیدم جای تیر روی پیشانی بهرام است.در وصیت‌نامه‌ این شهید آمده است: «دشمنان اسلام بدانند که ما عاشقان شهادت تا آخرین قطره خون خود از میهن اسلامی و از این انقلاب دفاع خواهیم کرد. @shahid_modafe_haram_miladheidari