از بچگی عاشق خدمت کردن و کارهای نظامی بود در بازی‌هایش چند بالشت روی‌ هم می‌گذاشت و برای خودش سنگر درست می‌کرد.لوله جاروبرقی را هم مثل اسلحه در دستش می‌گرفت و تیراندازی می‌کرد. یکی از آرزوهایش این بود که پاسدار شود با اینکه رشته خوبی‌ هم در دانشگاه قبول شد اما چون می‌خواست پاسدار شود نرفت درنهایت دانشگاه امام حسین علیه السلام امتحان داد و قبول شد... ✍راوی:مادر شهید 🕊🌹 https://eitaa.com/shahid_moezegholami