گفت: «جلسه ی اول فقط از حرف زدیم راست می گفت مانده بود توی این دنیا و داشت کار بقیه را راه می انداخت به قول نوید دنبال عشق بازی خودش نرفته بود❗️ 🌷می گفت: «وقتی من شهید🌷 شدم به همه ،بگو من می مونم مثل رسول کار راه می ندازم❗️» اذان می گویند اگر اینجا بغل دست من روی این صندلی نشسته بود می گفت: «اگه مسجد نزدیکه برو برسیم به ، نماز اگه هم که نیست بزن همین کنار چشم میزنم کنار باقی درد دلهای من و سعید هم بماند برای بعد از نماز. 📚کتاب شهیدنوید صفحه ۲۴ https://eitaa.com/shahid_moezegholami