🌷نردبانی به سوی خدا🌷 روایت: شکرالله احسان نیا کتابخانه آماده شده بود. تابلوی سر در کتابخانه را هم آورده بودند که نصب کنند. همه اصرار میکردند که محمدعلی خودش تابلو را نصب کند چون از ایده تا اجرای این کار به عهده‌ی او بوده. قبول نمی کرد ، اما اصرار بچه ها او را قانع کرد. از نردبان بالا رفت و یک سمت تابلو را نصب کرد و سریع پایین آمد، طوری که انگار اتفاق بدی افتاده، همه متعجب شدیم. و پرسیدیم: -چرا پایین اومدی؟ اون طرف تابلو رو نصب میکردی دیگه! سکوت کرده بود. بهم گفت: شکرالله برو بالا، اون طرف رو تو نصب کن! ـ به شوخی گفتم :آقا محمدعلی،کار را آن کرد که تمام کرد، دست خودت و می‌بوسه! نگاه جدی محمدعلی خیلی سنگین بود. با تاکید گفت: «خودت برو.» ـ ای بابا، حالا چرا من برم؟ هر کاری که برای رضای خدا باشه یه ثوابی داره، حتی اگر نصب یه تابلو باشه، معطل نکن برو بالا، ثواب این کار مال تو! بر گرفته از کتاب یادداشت های یک غواص و غواص دریادل. (نشر شهید کاظمی) 🌹کانال رسمی شهیدمصطفی (کمیل) صفری تبار🌹 👇👇👌👇👇 @SHAHID_MOSTAFA_SAFARITABAR 🌹پیج رسمی شهید مصطفی صفری تبار در 🌹 👇👇👌👇👇 https://www.instagram.com/komeyl.safaritabar