🌹به روایت احمدکریمی جبلی؛هم رزم درواحداطلاعات سپاه سوسنگرد🌹
وقتی رسیدیم سوسنگرد،یک راست رفتیم مقراطلاعات.آقامهدی به همه نیروهامعرفی ام کردوبعداسم وفامیل تک تکشان را گفت تازودترهم رزمان جدیدم را بشناسم.به قدری خون گرم برخوردکردندکه غربت ودل تنگی یادم رفت.آقامهدی هرروزدوسه ساعت فنون اطلاعات عملیات راآموزش می داد.من بامفاهیم اطلاعات آشنایی جزئی داشتم.ازاولی که رفتم سپاه، نیروی واحداطلاعات بودم؛حتی یک دوره ی کوتاه کارآگاهی واطلاعاتی هم گذرانده بودم،اماچیزهایی که ازآقا مهدی یادگرفتم زمین تاآسمان فرق داشت.دوره ی تخصصی دیده بود. نقشه خوانی،مقیاس نقشه هاو کاربردشان،روش گزارش نویسی، فن کالک(کاغذشفافی است که ازآن برای کشیدن نقشه های عملیاتی استفاده می کنند.)،اعم از نحوه ی ترسیم کالک ورسم علائم راهمان جادرسوسنگرد بهمان آموزش هایی که هم تئوری بودند،هم عملی.به خطوط دشمن توجیه می شدیم واطلاعات جمع می کردیم.محورهای مختلف زیر پایمان بود.مدام شناسایی می رفتیم ومی آمدیم؛گاهی ازکناره ی رودخانه زیرپوشش درختان وبوته هایی که روییده بود.زمانی درحدفاصل تپه های الله واکبرویک وقت هم سوارقایق،از میان رودخانه های کرخه ونیسان؛ پنهانی ودورازچشم دشمن تاپشت خاکریزهایشان می رفتیم.اطلاعات پانزده نفرنیرو داشت،بیشترشان سوسنگردبودند.غیرت ومردانگی شان نگذاشته بودشهررا ترک کنند؛چون منطقه را خوب می شناختندوبا روستاهای اطراف آشنایی داشتند، منابع اطلاعاتی ارزشمندی برای سپاه بودند.هردوسه نفریک تیم می شدند وهرکدام می رفتندشناسایی یک محور جبهه وسعت زیادی داشت.بایکی دوتا تیم نمی شد فهمیدتوی منطقه چه خبراست ودشمن چه تحرکاتی دارد. اخبارواطلاعاتی راکه ازمحورهای مختلف می رسید،می گذاشتیم کنار هم بعدرفتار دشمن راتحلیل می کردیم که آیادنبال تثبیت و تقویت خط است یا می خواهدحمله کند،یابه فکر عقب نشینی است.این کارازآموزش های اطلاعاتی آقامهدی بودکه بهش می گفتیم(( تقاطع اخبارواطلاعات)) برخی نیروها ازشناسایی برمی گشتند، گزارش می نوشتندوتحویل می دادند.کنارآن هایی که سوادنداشتند، می نشستیم ومی پرسیدیم چه دیده اند.مشاهداتشان را روی نقشه پیاده می کردیم .همه این اطلاعات را روی هم می ریختیم،وبرمبنایشان گزارش نوبه ای تهیه می کردیم. این گزارش را من یا آقامهدی،هرروز غروب می بردیم اهواز ومی دادیم به حسن باقری.
ادامه دارد