آقــاسَـجّــادٌ
🍃🍁| #زندگینامه #شهید_محمدحسین_محمدخانی #قسمت_دوم محمدحسين با جهاد انس داشت قرارمان اين بود كه دوس
🍁🍃| دوست و هم اتاقي دوران دانشگاه شهيد محمدخاني جواد باقري، يكي از دوستان نزديك شهيد محمدخاني است. او خاطراتش با شهيد را براي‌مان بازگو مي‌كند. او از دوره راهنمايي به دليل حضور در بسيج مسجد محله‌اش با محمدخاني ارتباط داشت. باقري مي‌گويد: از دوره راهنمايي محمدحسين را مي‌شناختم. محمدحسين در رشته مهندسي عمران شهر يزد قبول شد و به اين شهر آمد و با من هم اتاقي شد. از سال ۸۲ زندگي در يك خانه باعث شد، ارتباط نزديكي با شهيد داشته باشم. او ديگر برايم يك دوست نبود بلكه برادر كوچكم بود كه با ما در يك‌جا زندگي مي‌كرد. باقري در ادامه به روزي كه براي نخستين بار شهيد محمدخاني را در يزد ديد، اشاره مي‌كند و مي‌گويد: در دانشگاه يزد عضو بسيج بوديم. ۸شهيد گمنام در اين دانشگاه دفن هستند. هر سال در سال روز ورود اين شهدا و تدفین‌شان در دانشگاه برنامه ويژه‌اي با نام گنكره آسماني عروج ازسوي بسيج دانشگاه برگزار مي‌شد. مهرماه سال ۸۲ در حال آماده‌سازي اين برنامه در حوزه بسيج دانشگاه بوديم كه محمدحسين را آنجا ديدم. وقتي دليل حضورش را پرسيدم، گفت كه در دانشگاه پذيرفته شده است. اوايل حضورش در يزد در خانه خاله‌اش اقامت داشت. دوست نداشت براي كسي مزاحمت ايجاد كند. در همه مواقع رعايت حال اطرافيان را مي‌كرد، با وجود اصرار خاله‌اش براي ماندن تصميم مي‌گيرد با دوستانش در خانه‌اي كه آنها گرفته بودند، هم اتاقي‌شان شود. باقري با اشاره به اين موضوع مي‌گويد: مدتي از حضور محمدحسين در منزل خاله‌اش مي‌گذشت يك روز او را در حياط دانشگاه ديدم، گفت مي‌خواهم از خانه خاله‌ام بروم. پيشنهاد من را براي هم اتاقي شدن پذيرفت و پيش ما آمد و با ما هم اتاقي شد. روابط‌عمومي بالاي شهيد محمدخاني باعث شد خيلي زود در دل دانشجويان و دوستانش جا باز كند. باقري مي‌گويد: با ما در برنامه‌هاي بسيج دانشگاه شركت میکرد خيلي زود توانست با مسئولان صميمي شود. در كارهايش مصمم بود و ‌كاري كه به او سپرده مي‌شد به خوبي انجام مي‌داد. قضات‌لو، ابراهيمي و رسولي هم اتاقي‌هايش از او يكي، دو سالي بزرگ‌تر بودند. اگرچه از همه دوستانش كوچك‌تر بود، اما كارها و رفتارهايش بزرگ‌تر از سن‌اش بود. هم اتاقي و دوست شهيد مي‌گويد: رفتارش به گونه‌اي بود كه هيچ‌گاه احساس نمي‌كرديم از ما كوچك‌تر باشد. همراه با دوستانش هيئت انصارالحسين(ع) را در يزد راه‌اندازي كرد. همچنين آنها با هم هر هفته دوشنبه‌ها در معراج شهدا برنامه اجرا مي‌كردند. شهيد محمدخاني اوايل حضورش در هيئت همراه با قضات لو به‌عنوان مياندار در هيئت مي‌ايستاد. باقري با بيان اين مطالب می‌گوید: محمدحسين گاهي اوقات مداحي مي‌كرد و معمولاً مداحي هيئت به عهده او بود. ۲،۳ سالي از حضورم در يزد مي‌گذشت که يك روز در هيئت انصار ولايت يزد (يكي از هيئت‌هاي بزرگ شهر يزد) محمدحسين را ديدم. او خيلي زود توانسته بود در اين هيئت براي خود جايي باز كند. باقري در ادامه به خاطره‌اي كه از شهيد محمدخاني دارد، اشاره مي‌كند و مي‌گويد: علاقه‌اش به شهدا باعث شده بود محمدحسين هر سال در برنامه كنگره آسماني عروج شركت كند. گاهي اوقات شب‌ها ما كار را تعطيل مي‌كرديم و به خانه مي‌رفتيم. صبح وقتي بر مي‌گشتيم مي‌ديديم محمدحسين در كنار مزار شهدا از فرط خستگي به خواب رفته است.... ♥️| کانال 👇👇👇 🆔 @shahid_sajad_zebarjady