♦️سه تفنگدار !
34 سال پیش همچین روزهایی بهمن 1365 اردوگاه کارون هنگامۀ عملیات کربلای 5 قبل از عزیمت به خط شلمچه
🔹️آن روز رفته بودم گردان تخریب تا به دوستان و بچه محل ها سری بزنم.
🔸️از راست:
⚡علی جلالی: دکتر موفق و توانا، رئیس سابق بیمارستان و دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله
⚡رضا ابراهیمی: تاجر موفق و فعال اقتصادی
⚡حمید داودآبادی: علاف الدوله دیهمی!
🔹️جالبیش اینه که هر سه تامون تا آخر جنگ و تا امروز سالم موندیم و همچنان در خدمت هستیم.
💢علی در خدمت پزشکی
💢رضا در خدمت اقتصاد
💢من در خدمت بی فرهنگی!
آهان!
اونی که به کمرم بستم، نه کیف موبایله، نه غلاف اسلحه کمری و نارنجک و نه ...
🔹️کیسۀ کوچکی بهمون می دادند که مقداری مواد پزشکی ضدگاز در آن بود مثل آمپول "امیل نیتریت" و "آتروپین" که در مواقع حملات شیمیایی از آنها استفاده کنیم و به خودمان تزریق بفرماییم.
🔹️اون وقت من بی جنبۀ بی خیال، بجای مواد ضدشیمیایی، دوربین عکاسی کوچک خودم را داخل یک کیسه مشمایی می گذاشتم در این کیسه و به کمر می بستم.
🔹️چرا؟!
که در عملیات عکس بگیرم، تا امروز سند داشته باشم که روزگاری جبهه بودم، بلکه به نام و نان و نوایی برسم!
🔹️علی آقا دکتر شد و رضا هم تاجر
منم که ...
باز دم اونا گرم
خداوند سبحان همچنان پشت و پناه این عزیزان باشد
حمید داودآبادی
3 اسفند 1399
┏━━━🍃🌷🕊━━━┓
🌷
@shahidabad313 🌷
┗━━━🕊🌷🍃━━━┛