٩ فروردین ماه گرامی باد.🥀 🔆علی‌رضا از سربازهای باصفا و مخلص لشگر ۲۷ بود، 😎 با صدای خوبی که داشت به خصوص بعد از نماز جماعت و زیارت عاشورا شروع به مداحی می‌کرد و بچه‌ها را به فیض می‌رساند.🌹 با این‌که محل اصلی خدمتش واحد لجستیک لشگر در پادگان دوکوهه بود اما هربار که به فکه می‌رفت، انگار تکه‌ای از قلبـــ💔ـ خود را آن‌جا می‌گذاشت،‌ و با حسرت وصف‌ناشدنی از گروه تفحص می‌خواست که او را نیز به آن‌جا منتقل کنند. و او نیز تفحص‌گر شود. پس از پیگیری‌های مداوم و پرس‌وجو متوجه شد که گروه تفحص‌ نیروهای سربازش را از لشگر می‌گیرد و او باید از مسئول لجستیک موافقت‌نامه بگیرد تا بتواند به جمع تفحص‌گران نور بپیوندد⛏. یکی دو روز گذشت. ⌛️ آن روز که به همراه سید به پادگان دوکوهه رفتیم علی‌رضا را دیدم که از شادی چشمانش برق می‌زد 🤩برگه موافقت‌نامه را جلوی سید گرفت و گفت:«آقا سید تموم شد».🥀 انگار تمام دنیا را به او داده بودند. با خوشحالی سوار ماشین 🚕شد و همراه آنان به فکه رفت او می‌توانست در کمال آرامش خدمتش را بگذراند و به تهران برگردد ولی در جمع تفحص‌گران به جست و جوی پاره‌های پیکر شهدا پرداخت، تا مادران شهداء را راضی نماید.🕊🌷 راوی:هم‌رزم شهید 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊