⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۵۹ 🔻قسمت صدوهفتادوچهارم:گلایه ✍معمولا قبل از پرواز چند دقیقه می آمد پیش بچه های سپاه و احوال پرسی می کرد . مدتی بود می دانستیم زیاد مسافرت و مأموریت می رود ،امابه ما سرنزده بود. یک بار که گله کردیم ،گفت: من وقتی هواتاریکه و بچه ها خوابند از خونه میرم بیرون و شب موقعی که بچه ها خوابند به خونه برمی گردم ،باور کنید،بچه های خودم روهم درست نمی بینم. 🗣️احمدایزدی ،نشریه معراج اندیشه ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌