⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡ 📖  روایت «» 🔸٢٠٠ خاطره🔸️از 🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی 🔺فصل نهم: مردم داری 🔸صفحه: ۱۶۹ 🔻ادامه قسمت صدونودوسوم : دخترم گریه نکن ✍از صبح سر آفیش حاضر میشدم و برای مصاحبه تلاش می کردم، اما موفق نمی شدم. از بس تلفن زدم و پیگیری کردم، ناامید شدم. هر جا می رفتم، سردار آنجا را ترک کرده بود. مهمان یکی از مردم شریف شادگان به نام حاج احمد عوفی شدیم. درِ خانه اش در آن روزهای بحرانی به روی همه باز بود. موکب امام حسن عسکری (علیه السلام) سپیدان از ده روز پیش برای کمک رسانی به سیل زدگان در آنجا مستقر شده بود. حدود پنج ساعت کنارشان بودیم. مردمی که خودشان را خادم الحسین (علیه السلام) معرفی کردند، به من گفتند که ما از سردار دعوت کردیم تا بیاید. ادامه دارد.. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌