💢(۴۳) 📌برشی از کتاب از چیزی نمی ترسیدم 🔸کلاس ️وزنه برداری و زیبایی اندام ✍در باشگاه جهان ورزشکاری قوی هیکل بود که بعداً پس از انقلاب از دوستانم شد به نام عباس زنگی آبادی بیش از پنجاه تا سنگ میزد و صد تا شنا می رفت رفیق دیگری داشتم به نام عطا راننده تاکسی بود. 🔶اگر مچ دستت را می گرفت نمی توانستی خودت را از دست او رها کنی.اولین کلاس کاراته در کرمان برای اولین بار توسط مرحوم وزیری تاسیس شد.من جزو جوانهایی که وارد شدم سرجمع سی نفر بودیم کمربند سبز را پشت سر گذاشتم دربین این دو ورزش هفته ای دو روز هم وزنه برداری و زیبایی اندام کار می کردم. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯