📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت شصت و دوم 📝حزب جمهوری اسلامـــــی(۱)♡   🌷شهید برزگر پسر ثروتمندترین فرد منطقه خود بود و از فیزیک بدنی و پوشش و نظافت خاصّی برخوردار بود و با وجود این شرایط عالی و مالی خود در سال ۱۳۵۷ به طلبگی روی آورد.ایشان فوتبالیست،والیبالیست،وزنه بردار وکشتی گیرِ ماهری بود. 🍃پیراهن شیک و معطّرش، موهای شانه کرده اش و کفشهای برّاق واکس کرده اش او را از دوستانش متمایز میکرد به گونه ای که همین ظاهر متفاوت مخاطبان خاصّی را به سوی شهید فرا می خواند. 🌷  روزی به اتّفاق جمع دوستان طلبه در حیاط حوزۀ علمیّه نشسته بودیم که یک روحانی ،ناشناسی وارد شد و به سوی ما آمد خودمان را جمع و جور کرده و سلامی عرض کردیم، آن روحانی از میان تمام طلبه های حاضر به شهید رو کرد و فقط از او پرسید: پسرم! نامت چیست؟ چه میخوانی و ... 🍃 این نتیجۀ خوشرویی و خوشپوشی محمّد بود که او را با رعایت دستورات دین عزیز می کرد و مِهرش را با برخوردِ اول در دل دیگران جای میداد، 🌷علاوه به اینکه در عرصه های دینی، عبادی، اجتماعی و فرهنگی شرکت مجدّانه ای داشت در فعّالیّت های سیاسی و حزبی هم انسانی ؛باهوش، انقلابی و پرکار بود 🍃اوایل پیروزی انقلاب اسلامی یعنی سال های ۱۳۵۹-۱۳۶۰ بود که دفتر حزب جمهوری اسلامی در فاروج نیز شروع به فعّالیّت کرد. اوایل تأسیس، آقای یاسمنی مسئول این دفتر بود ولی بعدها دکتر حسین زاده مسئولیّت دفتر حزب شهر فاروج را به عهده داشتند. 🌷حجج اسلام سیّدعلی خامنه ای و سیّدمحمّد بهشتی، مرتضی مطهّری، محمدمفتّح و ... ارکان دفتر حزب جمهوری اسلامی بودند و در سراسر کشور فعّالیّت داشتند... ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯