بسم الله الرحمن الرحیم ادامه کتاب لبخندی به رنگ شهادت آنها که او را نمی شناختند در نگاه اول متوجه شخصیت بزرگ عباس نمی شدند . عباس خیلی طبیعی بود و در عین اینکه طبیعی بود ، بسیار خاص بود . بسیار خنده رو و بانشاط بود. صدای خنده اش آن قدر بلند بود که وقتی می خندید باید از کنارش فرار می کردی ! از ته دل می خندید! ناراحتی اش هم از ته دل بود . حیا و ادبش باعث می شد که ناراحتی اش را خیلی بروز ندهد. وقتی ناراحت می شد ، طرف مقابل را با تمام وجود آن را احساس می کرد . می فهمید ی که از عمق جان دغدغه و درد و ناراحت است . حضرت آقا که سخنرانی می‌کرد دلش بی تاب می شد و می‌گفت: « حضرت آقا فلان حرف را زده ، چه کنیم ؟» با اوکه صحبت می کردی حرفهایت هدر نمی‌رفت . تمام احساس تو را درک می‌کرد. این زلالی و صداقت عباس را نشان می داد . عباس با صداقت زندگی و کار می کرد . خیلی وقت ها در حرف زدن خویشتن داری می کرد و کم حرف می زد و همین باعث می شد که به خیلی از گناهان زبان آلوده نباشد . 🌸شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات روایتگر: حمید درسی ، دوست شهید کانون شهید عباس دانشگر شهرستان بابل