✍درس اخلاق سردار شهید ماشاءالله رشیدی طبق روایت همرزم شهید...
🔹یکی دو ماه بعد از والفجر هشت شهید ماشاءالله رشیدی را در صحن مسجد جامع کرمان دیدم...
🔸حال احوال گرمی با من انجام داد حالا یادم نیست دوست و همرزمم سعید آقاملایی هم آنجا بود یا خیر ولی ماشاءالله از رفتنش از گردان ۴۱۹ و حضورش در گردان ۴۱۸ به عنوان جانشین گردان خبر داد و از ما قول گرفت که به گردان ۴۱۸ برویم و ما هم قول دادیم.
🔹ظاهرا از چند نفر دیگر از بچه ها از جمله شهید محمد حسین عدالتخواه هم قول گرفته بودکه به نزد او بروند.
🔸من و سعید چند هفته پیش از عملیات کربلای یک به جبهه و منطقه ایلام اعزام شدیم ولی گویا فراموش کردیم که به ماشاءالله قول داده ایم شاید هم در آن سن جوانی به اهمیت وفای به عهد واقف نبودیم به هرحال در اولین برخورد که متوجه شد ما به قول خود عمل نکردیم کمی دلگیر و گله مند شد.
🔹او طی چند ماه به گونه ای ظریف در حالت نه قهر و نه آشتی با ما برخورد کرد از این برخورد ما به اشتباه خود پی بردیم و عمیقا متوجه اهمیت وفای به عهد شدیم و تا عمر داریم این موضوع یادمان نمی رود.
🔸ولی یک افسوس دیگر هم برای من باقی ماند و آن اینکه دوستانی مانند محمد حسین عدالتخواه و مسعود زکی زاده که همراه شهید ماشاءالله رشیدی به گردان ۴۱۸ و بعد ۴۱۱ رفتند با او و همراه او به فیض ابدی شهادت نائل گردیدند و شاید اگر من هم می رفتم ولی افسوس که اکنون مانده درمانده این قافله هستم.
#شهید_ماشاءالله_رشیدی@shahidan_kerman