✍شهادت با لب تشنه كنار آب...
🔹برادری داشتیم به نام علی ماهانی خیلی آدم مقدسی بود خیلی مقدس بود او زخم بدنش را كه دستش مجروح بود و پایش هم شبیه دستش بود همیشه به نوعی مخفی میكرد كه تظاهر به این زخم نكرده باشد این زخم را طوری نمایان نكند كه نمایش داده بشود این خیلی حرف است خیلی خودسازی بزرگی میخواهد اینها حرفهای عادی نیست.
آن وقت این علی ماهانی در عملیات والفجر ۳ در میدان مین ماند میدان مین والفجر ۳ خیلی میدان بزرگی بود شاید جزو پرتراكم ترین میدانها و موانع جنگ همین منطقه والفجر ۳ و كربلای یك بود حتی در بعضی ابعاد از شلمچه هم بیشتر بود.
🔸خب علی ماهانی را میشناختند شناخته شده بود آمدند به مجروحان توی معبر آب بدهند با آن تانكر آبی كه همراهشان بود اول به سمت علی ماهانی رفتند به او آب بدهند نخورد گفت به فلانی بدهید دادند باز آمدند گفت به فلانی بدهید به مجروحان همه دادند آب بود ولی وقتی برگشتند او تشنه به شهادت رسیده بود.
#شهید_علی_ماهانی@shahidan_kerman