#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : صد و دوازدهم
شب عید به دوکوهه رسیدیم گروه فامیل از همدان به ما ملحق شدند و در ساختمانهای بتونی که از همان سالهای جنگ باقی مانده بود
مستقر شدیم روی در اتاق ها اسم
شهدا نوشته شده بود و ما که اینجا را
تجربه نکرده بودیم، عطر و بوی
حضور شهدا را که داخل این اتاقها
نماز شب میخواندند احساس
میکردیم
ساعت تحویل سال یک نیمه شب بود وقت تحویل سال همه کنار هم بودیم سال که نو شد چند توپ به
علامت حلول سال نوشلیک شد.
پیغام آقا را گوش کردیم و حسین
رفت داخل اتاقی که سی سال پیش با احمد متوسلیان محمود شهبازی و ابراهیم همت جلسه می گذاشتند. تا
اذان صبح آنجا بود
صبح اول فروردین در حسینیه شهید
همت برای ما و همه کسانی که به
اردوی راهیان نور آمده بودند
صحبت کرد. شهردار تهران و رفیق
قدیمی حسین، آقای قالیباف هم میان زائرین بود . حرفهای حسین را که برای جماعت زیادی صحبت می کرد، یادداشت کردم میگفت: اگر کسی در زمان جنگ حتی یک روز این مکان را با معرفت درک کرده .باشد دست از شهدا برنمیدارد و راهش را میشناسد سی سال پیش کسی مثل محمود شهبازی پشت این تریبون می ایستاد و برای رزمندگان نهج البلاغه علی (ع) را شرح و تفسیر میکرد. آنها شیعیان واقعی آقاعلی بن ابیطالب بودند که امامشان بعد از حماسه عملیات فتح المبین در همین جبهه خطاب به آنها فرمود من دست و بازوی شما رزمندگان را که دست خداوند بالای آن است بوسه میزنم ....
از آنجا با یک مینی بوس به طرف
👇👇👇👇