: محمد علی جعفری ۴۰ مهرماه ۹۶ که گروه ری استارت حسینیه ای را در شرق تهران آتش زدند محمد حسین خواب و خوراک .نداشت یک هفته از شب تا صبح توی سرما با موتور می رفت گشتزنی دو تا کاپشن میپوشید با دو تا دستکش سحر که میرسید خانه بخاری را بغل میگرفت انگشتان کشیده اش چوب میشد پشت دستش قرمز میشد و دانه های سفید میزد. یک ماه بعدش هم در کرمانشاه زلزله آمد. دو هفته غیبش زد. فقط گاهی پیام میداد که پیگیر کمک رسانی است به مردم زلزله زده یک روز بی خبر پیدایش شد. جليقه هلال احمر تنش بود. درآورد انداخت روی دسته مبل بهش گفتم هرجا آش هست تو فراشی جلیقه امداد دیگه چیه؟! خندید و جوابی نداد رفت دوش گرفت بیرون که آمد ازش پرسیدم: «داستان چیه؟» مردم خیلی کمک میارن بچه های هلال احمر هم دست تنهان، رفتم کمکشون مواد غذایی رو جدا می کردیم و بسته بندی شده بار ماشین میزدیم . دیدم دوباره دارد شال و کلاه میکند نیومده کجا میری؟ این کمکهای مردم امانته دست ما میترسیم وسط راه، هاپولی هاپو بشه میخوایم خودمون مستقیم برسونیم دست مردم