در دل جادهای پیچدرپیچ و سبزی جنگلهای سر به فلک کشیده، مردی ساده و بزرگ ایستاده است؛ نه با سلاحی برای شکار، که با دستانی پوشیده از دستکش و ابزاری برای جمعآوری زباله. او بازنشستهی دانشگاه علم و فناوری مازندران (بهشهر) است، اما رسالتش تنها در کلاس و کتاب پایان نیافته است؛ امروز درس او در دل طبیعت جاریست.
#نامش «مهربان حسینپور» است؛ مردی که شرافت و عشق به میهن را نه در شعار، که در عمل معنا کرده است. در روزگاری که بسیاری از رهگذران به بیتفاوتی از کنار زبالهها میگذرند، او قامت خم نمیکند جز برای نجات خاک ایران. هر کیسهی سیاه پر از زباله، پرچمی است از غیرت و دلسوزی او برای زمین.
او پیامآور است؛ پیامی روشن و پرشکوه:
آب را پاس بداریم، که خون زندگی است.
درخت را نگاه داریم، که سایهبان فردای فرزندان ماست.
حیوانات را نکشیم، که همدمان در سفر طولانی زمیناند.
و زباله در خاک نریزیم، که بیحرمتی به مام وطن است.
این روایت، تنها از یک مرد نیست؛ حکایتِ یک ملت است که اگر همگان چون او برخیزند، ایران همیشه سبز و جاوید خواهد ماند.
زنده باد ایران!
زنده باد فرزندان راستینش؛ انسانهایی از تبار مهر و شرافت، چون مهربان حسینپور.
گزارش و دل نوشته از طرف دهیار محترم روستای شیرداری مهربان مهدی دوستعلی
روابط عمومی انجمن مردم نهاد حامیان طبیعت پارس بهشهر
ارسالی جناب آقای حبیب محسنی
بهشهر_روستای ولم
╭┅───── 💚 ─────┅╮
@Iranian_culture
╰┅───── 💚 ─────┅╯