💔 اهل تبریز بود و متولد: سال ۱۳۴۲ از همان کودکی، مهارت خاصی در ورزش رزمی و دفاع شخصی داشت روحیه ظلم‌ستیزی‌اش باعث شد که قبل از آغاز جنگ تحمیلی به افغانستان رفته و با نظامیان شوروی بجنگد در سن ۱۶سالگی به جبهه‌های نبرد رفت. در محاصره سوسنگرد، شهید چمران را که تیر خورده بود، نجات داد و ایشان کلت شخصی اش را به عنوان هدیه به او داد... در آذر ۶۰ در عملیات مطلع الفجر وقتی درحال نجات جان مجروحان بود، اسیر دشمن شد در اردوگاه هویت اصلی اش را پنهان کرد و وقتی انبار مهمات اردوگاه آتش گرفت از این فرصت استفاده کرد و با کمک عده ای تعدادی اسلحه و مهمات به دست آوردند و آنها در اردوگاه مخفی کردند مدتی بعد، قضیه لو رفت و اسلحه ها را پیدا کردند تعدادی از اسرا را شکنجه کردند تا عاملین اصلی را پیدا کنند این شهید عزیز برای اینکه جان دیگران را نجات دهد خودش به تنهایی مسئولیت آتش گرفتن و مخفی کردن مهمات را به عهده گرفت. دژخیمان استخبارات بعث او را به طرز وحشیانه ای شکنجه کردند تا همدستانش را معرفی کند ولی او چیزی نگفت و عاقبت پس از تحمل شکنجه های بسیار، مظلومانه به شهادت رسید. نقل می کنند حتی او را با بشکه جوشان قیر شکنجه می کردند ولی او هیچ حرفی نزد!!! در مرداد ۱۳۸۱ پیکر مطهر این سرباز وطن به میهن اسلامی برگشت فرمانده گردان از لشکر ۳۱ عاشورا 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi