فكر میكنيد اين عكس تصوير چه كسی باشد؟!
«شهيد سيد مرتضى آوينی»! ولی آوينی بدون ريش، بدون چفيه، بدون روايت فتح! فارغالتحصيل معماری و در حال گذشتن از «راه طی شده»! كامران دوران قهوه و غزاله عليزاده و سيگار و كارل گوستاويونگ!
وقتی آدمها را فقط با يك چهره كه خودمان میخواهيم و میپسنديم معرفی میكنيم،در واقع داريم يك پيام به مخاطب میدهيم: «يا اين شكلی هستی يا كلا از دايره خارجی»!
يعنی اگر اهل سيگار و كافیشاپ باشی، هيچ راهی برای پايان و فرجام امثال «آوينی و همت و بابايی» نداری!
وقتی شهيدان سرافراز و افتخارآفرين را هميشه طوری معرفی میكنيم كه گويی از آغاز كودكی ريش داشتهاند و نماز شب میخواندهاند و مسير رشد و كمال و تغيير و تحولشان را به رسميت نمیشناسيم، در واقع داريم راه را بر بقيه میبنديم!