♨️پیش بینی عجیب یک شهید استان فارسی ..
💠چهار ماه از اولین اعزام می گذشت.یکی از جوانان روستای دولت آباد به اسم محمد رسول کاظمی شهید شده بود که اولین شهید روستا بود.
غروب پنج شنبه ای بود.
به اتفاق ایوب رفتیم زیارت شهید کاظمی.
کنار قبر او نشست و درد دل کنان گفت:
اگر لطف خدا شامل حالم شود ، بعنوان دومين شهيد دهستان فرمشکان و اين روستا تا چهلمين روز شهادتت، کنارت خواهم آمد!
💠صبح جمعه بود و گفت:
کاکا، من دارم می رم جبهه، از پدر و مادر حلالیت بطلب.
بگو ان شاالله هفته دوم نه، هفته سوم شهید می شم و بر می گردم. به پدر و مادر بگو برای تشیع جنازه من بیان کوار!
صورتم را بوسید ورفت.
سه هفته بعد جنازه اش برگشت. ترکش به سر، گلو و پایش نشسته بود. پس از تشیع ایوب در شهر کوار، او را در روستا کنار قبر شهید کاظمی دفن کردیم.
شهید #جان_محمد_حاملی( ایوب)
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi