💔 راز حوضچه ی قطعه ۲۴ مادر که باشی هزار و یک آرزوی زیبا برای فرزندت داری... قدکشیدن و بزرگ شدن او را لحظه لحظه به تماشا می‌نشینی و برای جوانی‌اش نقشه‌ها در سر می‌پرورانی. مادر که باشی حواست به همه چیز هست. به تشنگی و گرسنگی فرزندت حساسی و برایت مهم است که رخت و لباس تمیز و آراسته برتن داشته باشد و حالش خوب باشد. مادر این دو شهید می‌گوید: هر دو فرزند من در گرمای طاقت‌فرسای مناطق عملیاتی جنوب کشور و با لب تشنه به شهادت رسیده‌اند؛ علاوه بر این میرفاضل پسر بزرگترم، یک عطش همیشگی از کودکی را با خود همراه داشت و این حالت برای من بسیار عجیب بود. به طوری که میرفاضل بعد از هر بازی کودکانه یا داشتن کوچکترین جنب‌و‌جوشی، آب طلب می‌کرد و به نقل از همرزمانش این عطش تا شهادت او ادامه داشت برای من که مادر این بچه‌ها بودم بسیار دردناک و غم‌انگیز بود، که فرزندانم با لب تشنه به شهادت رسیده‌اند، اما با مرور واقعه کربلا خودم را تسکین می‌دادم. آخر فرزندان من که از بچه‌های حضرت زهرا(س) که تشنه لب شهید شدند، عزیزتر نبودند. فرزندانم عاشق حقیقی امام حسین(ع) بودند و به امام خویش اقتدا کردند چند ماه بعد از شهادت و تشییع پیکر میرصالح و به یاد لب خشکیده اهل بیت(ع) و عطش همیشگی میرفاضل و به یاد لبهای خشک هر دو فرزندم در زمان شهادت، حوضچه‌ آبی میان دومزارشان بنا کردیم 👈🏻شهدای اخلاقی همسایه‌های شهید پلارک‌اند، ساکنان جاوید قطعه 24 بهشت زهرای تهران. اخلاقی 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi