سلام ای کاش می توانستم شرح و حال هزاران نیازمندی را که با آنها در ارتباط هستم و روز به روز بیشتر می شوند را شرح بدهم و بعد با هم راه حلی برای آنها پیدا می کردیم یک فیلمساز ایرانی این فیلم کوتاه یک دقیقه ای را برای آگاهی عمومی ساخته است. پدر بیچاره نان مغازه را دزدید، اما به محض اینکه به بیرون برگشت، مغازه دار مانع شد. دختری که گیج شده از پدر می پرسد چی شده؟؟؟ پدر نگران است و لب هایش را باز می کند تا عذرخواهی کند، اما مغازه دار می گوید دختر، پدرت باقی مانده پول را فراموش کرده، در حین بیرون رفتن پدر با حسرت و اجبار ناتوان به نظر می رسد، بعد  مغازه دار؛ داد می زند و می گوید کیسه برنج را هم فراموش کردی. دوستان هر کدام به سهمی باید در این شرایط سخت حرکت کنیم و با همفکری و همدلی و کمک به همدیگر این مسیر سخت را طی کنیم موکب موسسه خیریه ذوالفقار