آرزو های من خیلی زیاد هستن که انشاءالله بزودی براورده بشن.😞🤲 اولین آرزوی که خیلی از خدا اصرار کردم کربلا بود.آخه می خواستم ببینم اون چیزی که توی روضه هاا گوش می دیم چه شکلی وقتی می رم اونجا همین حسی که توی روضه ها دارم رو می تونم داشته باشم.که خدا چند سال پیش گذرنامم رو امضا کرد. دوم: اینکه من از جا های که موسقی های .....می زارند فراریم و روزی پیش اومد که حتما حتما برم یه جای که موسیقی ناجور می زاشتند ومن واقعا اذیت می شدم وتمرکزم رو از دست می دادم وبا هزار نذر وصلوات رفتم وتا اونجا هی با خدا حرف زدم. وقتی رسیدم خدا صدای من رو شنید وآهنگ های ... قطع شد. (واین اتفاق ده ها بار اتفاق افتاده). سوم: رفتن به مشهد. پارسال خیلی دلم گرفته بود فقط امام رضا رو می خواستم ، یه روز یکی از دوستامون گفت قراره باهم بریم مشهد ولی معلوم نیست کی ... من از اون روز به بعد همش دعا می کردم برم انگاری یه کبوترم که توی قفس زندونیش کردن .. بعد از چندین هفته خدا مجوز رفتنم رو امضا کرد ومن مشرف شدم حرم امام رضا❤ ٢