پنجره باز است و نسیم که برگ های شمعدانی را می لرزاند و قابی از لبخند تو که در کنار طاقچه است 🍃🍃🍃🍃🍃 پنجره باز است لحظه دیدار نزدیک است و چشمانی خیس که محو تماشای همان لبخند است 🍃🍃🍃🍃🍃 پنجره باز است صدایی می آید گوش کن چه ندایی می آید نه از همین نزدیکی هاست که از فراز دشت ها می آید بوی پیراهن یوسف ها می آید هان ای دل بیقرار صدای دلنشین اذان به وقت حلب می آید 🍃🍃🍃🍃🍃 دوباره جان بیقرارم را به کنار قاب لبخند تو می رسانم که مرا لبریز دیدارت کرده است چه صدای خوش می آید حلاوت جان بخش اذان به وقت حلب می آید 🍃🍃🍃🍃🍃 و تو می آیی و بوی عطر تو می آید و سجاده ای که دلتنگ توست در کنج سجاده ات می نشینم و چشمانم بارانی تر از هر روز است 🍃🍃🍃🍃🍃 پنجره دل باز شده است نجواهای عاشقانه ات را می شنوم قطرات اشکت را بر روی دانه های تسبیح می بینم که چون زمرّد می درخشد این چه زیبا نمازی است که تو می خوانی! 🍃🍃🍃🍃🍃 هنوز صدای اذان به وقت حلب می آید الله اکبر و چه بزرگ است خدایی که تو را به پرواز درآورد این اذانی است که تو هر روز سه بار می خوانی و چه شیرین خواهی کرد دل لرزانم را پنجره باز است لا اله الی الله می خوانند. 🍃🍃🍃🍃🍃 ✍ متن ارسالی از سرکار خانم الهامی از خراسان شمالی که برای بزرگداشت و یاد شهید مدافع حرم شهید عباس دانشگر قلم زنی کرده اند. ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯