📄 برگی از خاطرات 🌸🍃🌼🍃🌷🍃🌸🍃🌹🍃🌼 با ایران که تماس می‌گرفت ما می‌رفتیم و اذیتش می‌کردیم. شوخی می‌کردیم و سر به سرش می‌گذاشتیم. بچه‌ها پانتومیم بازی می‌کردند و ادایش را درمی‌آوردند که یعنی الان عباس دارد پشت تلفن این حرف‌ها را به نامزدش می‌زند! می‌دانستیم تازه نامزد کرده است. خودش هم با ما می‌خندید و شوخی می‌کرد. او برای دفاع از آرمان‌ها و اعتقاداتش و به خاطر حقیقت و برقرار ماندن جریان مقاومت حاضر شده بود که از زندگی شیرین نامزدي اش دست بکشد. امثال عباس هستند که نشان می‌دهند که جبهه مقاومت بر حق است. کسانی که حاضرند از همه‌چیز بگذرند تا به آرمان واقعی خود برسند. یادم است از ابتدای روستای قراصی تا انتهای خان طومان ۲۵۰۰ متر فاصله بود. خان طومان در اختیار عناصر تکفیری بود و قراصی در اختیار ما. این شهر را به دلیل حساسیتش به ما واگذار کرده بودند. عباس برای حفظ قراصی از جان و دل مایه می‌گذاشت. 🖊عباس رحمانیان-همرزم شهید 🌷🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 @shahid_abas_daneshgar