وقتی شنید تعداد رزمنده‌های شرکت کننده در نماز صبح کم است، فکری کرد و گفت: «به همه اعلام کن که فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشند.» صبح همه در حسینیه حاضر شدند و منتظر ماندند که ببینند چه خبر است. علی صیادشیرازی در جمع حاضر شد و گفت: «برادران! شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم، قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید؛ ولی به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان، شما را به نماز جماعت می‌خواند، توجه نمی‌کنید!» راوی: مسلم بهادری