🔵 دیروز، امروز یا فردا ؟
🖋 قبل از عملیات والفجر ۸ در خط پدافندی اروندرود مستقر بودیم. یک دفعه از خواب پریدم. هوا گرگ و میش بود. ای وای! نماز صبحم قضا شده. از بچه ها خجالت میکشیدم. لابد همه اول وقت نمازشان را خواندند. چرا کسی مرا بیدار نکرده؟ با عجله وضو گرفتم و نمازم را خواندم. به آسمان نگاه کردم هوا که هنوز تاریک است! خوب پس نماز قضا نشده بود؛ خدا را شکر. یکی از بچه ها گفت حالت خوب است اخوی؟ نماز مغرب شکست نیست! و همه بچهها زدند زیر خنده. یادم آمد هنوز غروب نشده بود که از خستگی خوابم برد. من خیال کرده بودم فردا شده، در حالی که تازه اذان مغرب را گفته بودند.
🔸راوی: غلامرضا آمرهای
🔸منبع: کتاب خاطرات زنده، صفحه 13
@sardaraneashgh